دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد460
من اجتماع انساني را «دومينو »يي ديدم دل بسته و به هم پيوسته كه سقوط حتي يك فرد سرانجام به سقوط كل جامعه مي انجامد.
من دل بستن به جاذبه را سبب سقوط و عامل هبوط ديدم؛جاذبه زمين،سيب را به سقوط كشانيد و جاذبه سيب،آدم را به هبوط .
من كبريت را ديدم با سري بي مغز كه مي سوخت،اما درسي نغز مي آموخت.سر بي مغز كبريت با كوچك ترين اصطکاک شعلم ور می شود و اثرات این اشتعال می تواند ویرانگر باشد.انسان هم سري بامغز دارد و هم خردي نغز؛بنابراين نبايد با هر تحريك مشتعل شود و به هر ميل،مايل.
من گلبرگ هاي خاطراتم را در كوچه باغ هايي پراكنده ديدم كه روز به روز از صفا كاسته و از وفا پيراسته مي شود.
من رهرواني را در پويش راه رشد،صادق و عاشق ديدم كه راه رفتن بر لبه تيغ و ره سپردن بر فراز ستيغ را با پاي برهنه برمي گزينند،نه آنان كه در ادعا پيشروند و در عمل ،پيرو.
ادامه دارد...
شفیعی مطهرنظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.